تلاش
ـ پس از انتشار گزارش سازمانهای امنيتی آمريکا مدتی تکيه بر
حمله نظامی به عنوان گزينه دمدست تا حدودی کاهش يافت. اما اخبار جديد از تغيير
و تحولات منطقه حکايت از وضعيت ديگری دارد. ارزيابی شما از وضعيت کنونی و ابعاد
خطر حمله به ايران چيست؟
همايون ـ گزارش سازمانهای امنیتی امریکا
آشکارا برای کاهش بحران و خطر جنگ انتشار یافت. نکته اساسی گزارش آن بود که
جمهوری اسلامی از ٢٠٠٣ برنامه مسلح کردن موشکها به کلاهک اتمی را ــ که قدرتش
را هم نداشت متوقف کرده است. اما گزارش نمیگفت که رژیم اسلامی از برنامه بمب
اتمی نیز دست برداشته است. واکنش جمهوری اسلامی اعلام پیروزی بود و افزودن بر
اقدامات تحریکآمیز ــ تازهترینش بازدید رئیس جمهوری اسلامی و وزیر دفاع از
نطنز که پس از اعلام شش هزار سانتریفوژ تازه صورت گرفت. ما اکنون به پیش از
گزارش سازمانهای امنیتی امریکا بازگشتهایم. در این اثنا امریکائیان اسناد
تازهای انتشار دادهاند که جای تردید در مقاصد و نیز پیشرفتهای برنامه
تسلیحات اتمی رژیم نمیگذارد.
اما آن برنامه با همه اهمیت خود برای امریکائیان و اسرائیلیان و اروپائیان تنها
یک سویه (جنبه) خطر جمهوری اسلامی است. دستهای رژیم در لبنان و فلسطین و به
ویژه عراق سخت در کار است. در لبنان حزبالله را دوباره سراپا مسلح و آماده جنگ
کردهاند. در فلسطین میکوشند حماس را از روی نمونه حزبالله آماده جنگ کنند.
به هردو سازمان تروریستی موشکهای دور بردتر دادهاند. هدف این اقدامات بر
همگان به ویژه اسرائیلیان روشن است. درگیر کردن اسرائیل در جنگی در دو جبهه با
ویرانیها و تلفات بیرون از تحمل کشوری که جان هر شهروندش را ارزش مینهد..
از این فوریتر دست گشادهای است که سپاه پاسداران در عراق نشان میدهند تا
جائی که حکومت شیعی عراق را به همان اندازه فرماندهی ارتش امریکا در عراق به
هراس انداخته است. امریکائیان اکنون خطر جمهوری اسلامی را برای خود در عراق هم
عرض القاعده میدانند. سپاه المهدی مقتدا صدر که دولتی در دولت است از جمهوری
اسلامی سلاح و آموزش نظامی میگیرد و امریکائیان در هر عملیاتی بر ضد او به
انبارهای تازه اسلحه که از ایران فرستاده شده است دست مییابند و عوامل جمهوری
اسلامی از جمله افسران پاسدار را دستگیر میکنند. در نشست مشترک نمایندگان
امریکا و عراق و جمهوری اسلامی که جمهوری اسلامی بر هم زد قرار بود شواهد
فیزیکی مداخلات رژیم در عراق نشان داده شود.
معاون رئیس جمهوری امریکا که سفر تازهای به منطقه کرد به تازگی گفته است که
سوریه تابستان داغی در پیش خواهد داشت ولی به نظر میرسد که موج هوای گرم در
سوریه نخواهد ایستاد. وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک امریکا نیز با لحنی
تهدیدآمیز به جمهوری اسلامی هشدار دادهاند؛ و هشدارها با پشتوانه نظامی
همراه شده است. چنانکه در خبر ها آمده است نیروهای دریائی امریکا و سه کشور
بزرگ اروپا ناوگانی از نه ناو جنگی و کشتی تدارکاتی به نزدیک آبهای کرانهای
سوریه فرستادهاند. در همین حال یک ناو هواپیمابر دیگر امریکائی ــ که تنها
نیست و تا شانزده ناو جنگی و تدارکاتی و نیروبر و زیردریائی اتمی نیز آن را
همراهی میکنند ــ رو به خلیج فارس نهاده است. روشن است که میخواهند سوریه را
وادار به جلوگیری از حزبالله و اگر بشود دست برداشتن از لبنان سازند و جمهوری
اسلامی را سر جایش بنشانند.
اگر در تهران بر این باشند که امریکا کاری نمیتواند بکند و این قدرتنمائیها
همه برای ترساندن است اشتباه خمینی و صدام حسین را با هزینههای اندازه نگرفتنی
برای ملت ایران تکرار خواهند کرد. نیروهای هوائی و دریائی امریکا دست نخورده و
آزاد هستند. و با دویست سیصد هواپیما که تنها به درد رژه میخورند و قایقهای
موتوری پاسداران نمیتوان جلو باران موشکها و بمبهای هشیار را گرفت. موضوع
عراق بسیار جدی است و هنگامی که ابرقدرتی این چنین در گلزار فرو میرود از
گشودن جبههای تازه رویگردان نخواهد بود. آخوندها میباید ویران کردن تاسیسات
اتمی سوریه را در حمله هوائی اسرائیل بسیار جدی بگیرند. در آن حمله هشدار های
چندی نهفته بود.
تلاش ـ تصور میرفت، پس از
گزارش، سازمانهای اطلاعاتی امریکا فرصتی فراهم آمده است تا اين بحران خطرناک
چه برای ايران و چه منطقه و جهان از طريق مذاکره و بده ـ بستانهای ديپلماتيک
برطرف گردد. اين فرصت توسط کدام يک از طرفين بحران و به زيان چه کسی فوت شد؟
آيا اساساً با توجه به عمق اختلافات چنين تصوری از فرصت واقعبينانه بود؟
همايون ـ این بار جمهوری اسلامی و نه امریکای پس از
شکست طالبان بود که فرصت مذاکره را به سبب غرور بیجا از دست داد. زیان فرصت از
دست رفته را امریکا در عراق و جمهوری اسلامی در جبهه اقتصادی و دیپلماتیک
(بازیچه دست روسیه شدن) داده اند. ولی فرصت از دست نرفته است. به تازگی
لاریجانی که به خامنهای نزدیک است از سودمندی مذاکره و رابطه با امریکا سخن
گفته است. در واقع اکنون که اصلاحطلبان نمیتوانند کمترین بهره از چنان
مذاکراتی ببرند احتمال بیشتری برای آن میرود. اما رسیدن به توافق همه سویه
موضوع دیگری است، از بس مسائل فراوان و ژرف است.
میتوان تصور کرد که در راهروهای قدرت جمهوری اسلامی این روزها بحث برسر این
مسائل سختتر از همیشه درگیر است. حزبالله و حماس با همه سلاحهائی که به آنها
دادهاند وزنههای سنگینی در یک جنگ تازه منطقهای نیستند. حزبالله از سوئی
گرفتار نیروهای سازمان ملل متحد در جنوب لبنان و از سوئی روبرو با توده
لبنانیانی است که از بازیچه سوریه و جمهوری اسلامی بودن خسته شدهاند. خود
سوریه در برابر حمله بیدفاع است و توانائی تحمل یک شکست دیگر ندارد.
در عراق آخوندها نیز مانند هر قدرت خارجی دیگری در نه دهه گذشته سوختهاند. از
آن هنگام که امپراتوری بریتانیا خواست از مجموعه ناساز قومی-مذهبی-عشایری عراق
یک دولت- ملت امروزی بسازد تا امروز که امریکا و جمهوری اسلامی هر کدام عراق
خود را میسازند عراقیها نه گذاشتهاند دیگران کارشان را بکنند و نه خودشان به
یکدیگر رحم کردهاند. امروز هنگامی که انسان درباره تجربه بریتانیائیهای هشتاد
نود سال پیش در عراق میخواند از همانندی اساسی اوضاع به شگفتی میافتد. در
روزهای پس از درهم شکستن امپراتوری عثمانی نیز مردم تا در و پنجره مدارس را
شکستند و بردند، عینا مانند روزهای پس از صدام حسین. عراق چنین کشوری است و
بیهوده چنین تاریخ وحشیانهای نداشته است. (در دهه سی یک مسافر بریتانیائی از
شیخ قبیلهای میپرسد اکنون که شما دولت و مجلس و پادشاهی دارید چرا باز با
قبیله همسایه در زد و خورد هستید و پاسخ میشنود که لهجه آنها فرق دارد!
قبیلههای سیاسی ما میتوانند عبرت بگیرند.)
جمهوری اسلامی اکنون خود را در گلزاری میبیند که اگر چه به پیچیدگی و ژرفای
مشکل امریکا نیست ولی جای بازنگری استراتژیک دارد. با کمک به هر دو گروه شیعی
عراق، رژیم به جائی رسیده است که نمیداند چه کند. همه از او میگیرند ولی هیچ
کدام با او نیستند. سرمایهگزاریهای جمهوری اسلامی میتواند تنها به هرج و مرج
و خونریزیهای بیشتر بینجامد ــ به یک فرانکنشتاین دیگر در همسایگی ما.
تلاش ـ احمدی نژاد و وفادارانش
در دولت آشکارا پروژه اتمی را از آن خود کردهاند. کدام جناحهای ديگر در اين
امر از وی دفاع میکنند؟ آيا پروژه اتمی نيز مانند موضوع رابطه با آمريکا به
ابزار جنگ قدرت داخل حکومت و ميان جناحهای مختلف آن بدل شده است؟
همايون ـ در پروژه اتمی هیچ جناح حکومتی اختلافی
ندارد. فراموش نکردهایم که مامور مذاکرات در حکومت خاتمی لاف میزد که ما
توانستیم سالها دنیا را خام کنیم. اما این هست که احمدی نژاد با
خودنمائیهایش که عملا به زیان جمهوری اسلامی بوده با این برنامه یکی شناخته
شده است. او با نمایش رسوائی که در اداره کشور داده است بیش از همه نیاز به رخ
کشیدن پیشرفتهای این برنامه دارد. اختلاف دیگران با او در این است که تا کجا
میتوان در سر دواندن دنیا پیش رفت که موجودیت رژیم را تهدید نکند. از این
گذشته هیچ کدامشان نگران خطر دسترسی به بمب اتمی برای رژیم و کشور ما نیستند.
آنها توجه ندارند که حتا اگر بتوانند بی درد سر به بمب دست یابند ایران را هدف
هر اقدات تلافی جویانه خواهند کرد. یک نویسنده امریکائی به درستی میگوید هر
حمله تروریستی اتمی در آینده به گردن جمهوری اسلامی دارای بمب اتمی انداخته
خواهد شد زیرا تنها رژيم فعال تروریست در جهان است که به هر گروه تروریستی حتا
دشمنان مذهبیاش کمک کرده است.
تلاش ـ تحريکات بيرونی از همه
سو بويژه از سوی برخی همسايگان ايران بشدت ادامه دارد. آيا نشست اخير سران
کشورهای شيخ نشين حوزه خليج فارس جزئی از این مجموعه بود. آنها از تلاش برای
تغيير نام خليج فارس چه هدف واقعی ديگری را دنبال میکنند؟
همايون ـ هراس همسایگان ایران در خلیج فارس و اصولا
جهان عرب از ایران شیعی نیرومندی که بلند پروازیهای اتمی دارد و دستهایش به
هر سو دراز شده جدی است و هر چه بتوانند برای ضعیف کردن ایران و نیرومند کردن
خودشان خواهند کرد ــ از دادن پایگاه به امریکا و حتا فرانسه، از فشار آوردن
به سوریه و حماس، حتا از کاستن رویاروئی با اسرائیل. راه انداختن گروههای
تجزیه طلب و ادعای حاکمیت بر جزایر تنگه هرمز و پرداخت رشوههای هنگفت برای
برداشتن نام ایران و تغییر نام خلیج فارس کمترینی است که از آنان میتوان
انتظار داشت. (ابو ظبی که شعبهای از موزه لوور را، در کنار پردیس (کامپوس)
دانشگاه سوربن به آن شیخ نشین آورده دویست میلیون دلار به لوور داده است تا نام
ایران را از تالاری بردارد.
همسایگان دیگر نیز مانند همیشه میخواهند از برهم ریختگی کشور ما بهره ببرند و
بدبختانه مانند همیشه از همکاری آگاهانه و نا آگاهانه گروهها و افرادی در
ایران برخوردارند. ایران برای آنان بیش از اندازه بزرگ و نیرومند است و اکنون
بار دیگر فرصتی در برابر میبینند که ضربتی کاری بر این سرزمین و ملت تاباور
(پر طاقت) بزنند. آنها در کارائی هواداران و عوامل ایرانی خود به مبالغه
افتادهاند. مشکلشان همان تاباور بودن یک ملت تاریخی است، با تاریخی که هر چه
را در همسایگیاش زیر سایه میگیرد و نو به نو آتشی در سینه فرزندان میهن بر
میافروزد.
تلاش ـ در مخالفت با نشست فوق
و هدفهای آن اين روزها شهرهای مختلف کشور به صحنه تظاهراتهای خيابانی
گستردهئی بدل شده است و عکسهای بسياری از اين تظاهرات از طريق اينترنت به دست
ايرانيان خارج کشور میرسند. ارزيابی شما از اين حرکتها چيست؟ خودانگيخته يا
سازمانيافته و برانگيخته؟ آيا اين تفاوت در اصل قضيه که مسئله حساسيت ملت
ايران نسبت به حفظ کشور است تفاوتی ايجاد میکند؟
همايون ـ همیشه همین بوده است. هنگامی که مردم سرزمین
خود را در خطر میبینند همه چیز را کنار میگذارند و به دفاع از میهن بر
میخیزند. اینکه در دو گوشه ایران همزمان چنان پاسخ شکوهمندی به طرح های
بیگانگان داده شد ــ و به نظر من مخاطب تظاهرات تنها عربهای آن سوی خلیج فارس
نبودند ــ میباید هر سازمان قومی را با خواستهای حداکثر به اندیشه فرو ببرد.
ایرانیان از زندگی و حکومت خود ناراضیاند و کشور از هم بدر میرود و از هر
گوشه سرهائی بلند کردهاند ولی این ملت هست و پا برجاست و رها نمیکند. آن به
اصطلاح کنگره آذربایجانیان که در باکو اعلامیه میدهد دربر گیرنده، حتا نماینده
کدام یک از آن دویست هزار تنی است که در تیریز به خیابانها ریختند؟
اینکه تظاهرات خود انگیخته یا برانگیخته باشد تفاوتی نمیکند. ولی سران جمهوری
اسلامی بیش از آن در فکر پیشبرد فرهنگ مداحی و روضه خوانی هستند که به یاد
ایران باشند. آنها بهترین بهرهبرداری را از هر حرکت تجزیهطلبانه میکنند و
مبارزهای با اقداماتی که پیکار با جمهوری اسلامی را به حاشیه میراند ندارند..
تبریز از پنچ سده پیش نگهبان ایران و آزادی و بیداری ایرانیان بوده است و
کرمانیان به عنوان یکی از بافرهنگترین مردمان این سرزمین بیش از آن قدر کشوری
را که به میراث سه هزاره به ما رسیده است میدانند که در این اوضاع و احوال
خاموش بمانند. تردید نیست که ایراندوستان بیشمار گمنام با هماهنگی به
سازماندهی تظاهرات پرداختهاند..
تلاش ـ در حالی که درحکومت
اسلامی در سالهای نخستين بر احساسات ضد آمريکائی و ضد غربی مردم و سرآمدان
ايران تکيه داشت، این احساسات اکنون به شدت روبه سردی دارد و پشتوانه درخور
اطمينانی برای سياستهای رژيم نيست. به نظر میرسد جای آن را احساسات و غرور
ملی ايرانيان گرفته باشد. بی ترديد احساس وظيفه در برابر دفاع از سرزمين و ملت
در تمامی جهان معتبر و محترم است. اما در صورت وقوع حمله نظامی نه تنها اين
احساس بلکه سراسر کشور و امکانات مادی و انسانی آن درهم کوفته خواهد شد. آيا
صرف برانگيختن احساسات میتواند مشکلگشا باشد؟ وظيفه عقلانی مردم در موضوع
دفاع از کشور و منافع ملت چيست؟
همايون ـ احساسات ضد، ضد هر چیز، بس نیست. عراقیها
نمونه خوبی هستند آنها همه احساس ضدیتاند. میباید به چیزهائی باور داشت و با
خلاف آنها درآویخت ـــ البته منظورم منافع تنگ شخصی و گروهی نیست. ما به عنوان
یک ملت با هیچ کشور دیگر مشکلی نداریم مگر آنکه منافع ملی ما را تهدید کند.
اینکه در گذشته چه شده است مربوط به گذشته است. اگر بخواهند روی گذشته دوستان و
دشمنان را برگزینند به دشواری دوستی بتوان یافت. تنها چیزی که به گفته آن
دولتمرد بریتانیائی همیشگی است منافع ملی است ــ او بسیار بهتر میدانست که چه
میگوید تا نویسندگانی که سیل دشنام و ستایش را به رایگان نثار این یا آن کشور
میکنند.
این درست است که مردم ما متوجه شدهاند که سی سال پیش چگونه از احساسات
برانگیخته بهرهبرداری شد و امروز چگونه منابع ما در دوستی و دشمنیهای بی
ارتباط به منافع ملی ما هدر میشود.
سیاستهای جمهوری اسلامی کشور ما را بیهوده، بی هیچ ضرورتی، در تیر رس امریکا و
اسرائیل گذاشته است. ملت ما نه اختلافی با امریکا دارد نه با اسرائیل.
امریکائیان سهم ما را در دریای خزر با دیگران تقسیم نکردهاند و اسرائیلیان
برای تغییر نام خلیج فارس کنفرانس تشکیل نمیدهند و از ادعاهای شیخ نشینها
پشتیبانی نمیکنند. با اینهمه شرایطی پدید آمده است که امکان دارد ما را ناگزیر
و موقتا حتا در کنار نیروهائی قرار دهد که چنین مخاطراتی را پیش آوردهاند و
هر چه بشود مسئولیتش با آنهاست.
بیشترینهای که ما برای جلوگیری از جنگ میتوانیم نشان دادن ابعاد واقعی خطر به
زمامداران اسلامی است که خود را فریب ندهند و ما را ناگزیر به سر کشیدن شوکران
نکنند؛ و هشدار دادن به امریکائیان است که گول چلبیها را نخورند و بدانند که
مردم ایران حمله به جمهوری اسلامی را حمله به ایران میشمارند و در برابرش
خواهند ایستاد ــ دشمنیشان با رژیم هر اندازه باشد. یک وظیفه دیگر ما به نظر
میرسد بسیار آسانتر شده است. دیگر کمتر میشنویم که بمب اتمی مایه غرور ملی
است. بمب اتمی به ملت ارتباط ندارد و سراسر در راستای مقاصد رژیم است و
میتواند مایه مصیبت ملی باشد.
تلاش
آنلاین مه ٢٠٠٨
www.d-homayoun.info