آیندۀ نظام اسلامی در ایران |
مصاحبه با راديو فرانسه: زمينهها و زمانهها، ناصر اعتمادی ٢ اوت ٢٠٠٩ |
حسن شریعتمداریی ـ با این کار
تنها این نظام شانس ماندن این اعتراضها در چارچوب حکومت اسلامی را به دست خودش از
بین بُرد و دارد از اساس اپوزیسیون حقیقی، اپوزیسیونی که از اساس جمهوری اسلامی را
قبول نداشت فربهتر میکند و هر روز افراد تازه نفسی را – که در گذشته اصلاح طلبان
حکومت بودند – به صفوف آن میپیونداند. در واقع، با این کارها بسیار صف اپوزیسیون
تازهنفستر و بانشاطتر خواهد شد. بیش از پیش اصلاح طلبانی که به تحول درونی رژیم
باور داشتند با ملاحظه ناممکن بودن چنین تحولی به صف ما میپیوندند که از پیش
میگفتیم که رژیم ولایی امکان این را ندارد که با دموکراسی تطبیق پیدا کند. البته،
راه همواره راه مسالمت است، اما مسیر، مسیر عبور از این نظام است. چنین چیزی به
زودی چنان همهگیر خواهد شد که مردم کوچه و خیابان دارای وحدت در فرماندهی و وحدت
در تاکتیک و شیوههای مبارزه خواهند شد. به نظر من این نوید جدیدی است برای
اپوزیسیونی که عزم خود را برای گذار به دموکراسی جزم کرده است.
ار اف ای ـ آقای همایون آیا شما با این
استدلال آقای شریعتمداری موافق هستید و آیا میتوانید نمونه و مصادیقی از این "ما"
که آقای شریعتمداری از آن به عنوان اپوزیسیون حقیقی یاد کرد ارایه کنید؟
داریوش همایون ـ سخنان
آقای شریعتمداری کاملاً صحیح است. همین فهرست از افرادی که در نمایش دادگاه روز
شنبه گرد آورده بودند، نشان میدهد که این اصلاح طلبانی که به این صورت قربانی و
"بی آبرو" شدند هرگز حاضر به فراموش کردن نخواهند شد و دوستان و همکاران آنان نیز
درس کافی را گرفتهاند. به این معنا که هیچ مماشاتی دیگر با این رژیم امکانپذیر
نیست. حاکمان تسلیم محض میخواهند و تسلیم محض کشور را به ویرانی اقتصادی خواهد
کشاند و آن را در معرض خطرات خارجی نیز قرار خواهد داد. بنابراین باید از این پس در
پی مؤثرتر کردن مبارزه باشیم. به قول آقای شریعتمداری دیگر زمان این بحثها که
میتوان تدریجاً نظام را به طرف دموکراسی برد گذشته است. رهبران ایران شیوههای
سرکوبگری را از اس اسهای هیتلر آموختهاند و آئین باصطلاح دادرسی و اعترافگیری را
از کا گ ب و دادگاههای استالین اقتباس کردهاند. دیگر هیچ راهی جز مبارزه برای
سرنگونی این رژیم نیست. باید هر کوششی را که ممکن است بکنیم تا مردم ایران بتوانند
ارتباط اینترنتی سریعتری با یکدیگر بیابند و به اطلاعات سالمتر و بدون سانسوری دست
یابند. دوم اینکه این موضوع تحریمهای جمهوری اسلامی را باید جدی گرفت. چون در غیاب
یک تحریم جدی و مؤثر دو اتفاق میافتد : اول اینکه سرکوب در ایران شدیدتر خواهد شد
و مردم بیشتر آسیب خواهند دید. دو دیگر اینکه اگر تحریم کمرشکنی علیه جمهوری اسلامی
اعمال نشود، ممکن است کار به جاهای بدتری بکشد که در آنصورت آسیبی که مردم خواهند
دید بدتر و شدیدتر خواهد بود. مردم با تشکیل شبکههای ارتباط در سراسر کشور
هستههای مقاومت را تشکیل خواهند داد. در هر حال، ما در درون خود نظام اسلامی شاهد
ریزش نیرو و شکافهای روزافزون خواهیم بود.
ار اف ای ـ آقای شریعتمداری اگر حکومت اسلامی ایران
موفق بشود که رهبری کنونی اعتراضهای مردمی را "بیاعتبار کرده یا از میان ببرد،
آیا به ضرس قاطع میتوان گفت که همچنان مردم برنده خواهند بود و در مقابل ارعاب
کوتاه نخواهند آمد؟
حسن شریعتمداری ـ هنوز برای
قضاوت نهایی زود است. برای اینکه هنوز معلوم نیست که این نظام از درون در مقابل
چنین سرکوبی یکپارچه بماند و بپذیرد که بسیاری از نخبگان همین نظام به دست عدهای
دیگر از درون این نظام حذف بشوند. مسلماً این بخش از نخبگان هم در درون نظام هم
نظرانی دارند و در درون سپاه و نیروهای امنیتی نیز قضیه به همین سادگی فیصله نخواهد
یافت. بر خلاف برخی کشورهای منطقه، موفقیت چنین کودتایی در ایران هنوز پیش دیدنی
نیست. نظام امنیتی و نظامی ایران هنوز راه طولانی و دشواری تا تثبیت خود در پیش
دارد. به گمان من میتوان امید داشت که این نظام یکپارچه نماند و عدهای از درون
نظام به مردم بپیوندند. حذف سران اصلاح طلب موضوعی نیست که به همین سادگی برای نظام
میسر باشد.
ار اف ای ـ آقای داریوش همایون بعضاً گفته
میشود که بیمیلی رهبران ایران به عدم انطباق خود با نیاز اصلاحات و انتظارات
اجتماعی ریشه در درسآموزی از برخی رویدادهای تعیین کنندۀ منتهی به انقلاب ۵٧ دارد
که طی آن لحظهای شاه خطاب به مردم عاصی گفت: پیام انقلاب شما را شنیدم. به همین
خاطر است که رهبران کنونی نمیخواهند باصطلاح کوتاه بیایند. آیا شما این اینهمانی
میان انقلاب ۵٧ و تحولات جاری را به جا میبینید؟
داریوش همایون ـ در اینکه در
آن دوره یک جنبش اعتراضی علیه نظام پادشاهی شکل گرفته بود و قصد سرنگونی آن نظام را
داشت هیچ تردیدی نیست. حالا هم میبینیم که یک اکثریتی از مردم به تنگ آمدهاند و
خواستار تغییر نظام هستند و کم کم همانطور که میبینیم شعارها هم از موضوع انتخابات
گذشته و به طرف شعارهایی رفته که لرزه به ارکان نظام انداخته است. در این نیز شکی
نیست که رهبران حکومت اسلامی درسهای انقلاب سی سال پیش را گرفتهاند. ولی، به نظر
من بیش از اندازه درس گرفتهاند. یعنی اگر شاه در تسلیم زیادهروی کرد، اینان در
سرکوب دارند زیادهروی میکنند. تسلیم شاه انقلاب را پیش انداخت و پیروزی انقلاب را
بسیار آسان کرد، ولی سرکوب اینان فرآیند سرنگونیشان را هم برای خودشان و هم برای
کشور پردردتر و پرهزینهتر خواهد کرد. چون اینان دارند کینه و تنفری در عمق و سطح
جامعه میپراکنند که مایه وحشت هر کسی میتواند باشد. جمهوری اسلامی در همه چیز
مانده است، به ویژه در وضع اقتصادیای که به وجود آورده است. ابعاد گستردهتر بحران
اقتصادی به زودی آشکار خواهند شد، چه در زمینه ورشکستگی بانکها و کارخانهها و چه
در زمینه ابعاد گسترده بیکاری و فقر فزاینده. نظامی با این ترتیب، وضعش با دورۀ
پادشاهها فرق دارد. اینان دارند روی پایههای بسیار ضعیف شدیدترین قدرتنماییها
را میکنند. به ویژه اینکه شاه برخلاف تصور خودش از پشتیبانی بینالمللی برخوردار
بود، در حالی که اینان با دشمنی روزافزون بینالمللی روبرو هستند. در همان کشوری که
شما زندگی میکنید – فرانسه – سابقه نداشت که اینچنین حکومت در مقابل جمهوری اسلامی
موضع بگیرد. در آلمان و ایتالیا – آمریکا که جای خود دارد – وضع به همین ترتیب است.
اینها بی معنا و بی سبب نیست. مگر اینکه رژیم امتیازهای بسیار سنگینی به غربی بدهد
که در آنصورت این نظام از درون در هم فرو خواهد پاشید. آینده هر طور که به آن نگاه
میکنم برای جمهوری اسلامی تیره است.
ار اف ای ـ اگر بحران سیاسی ایران بعضاً ریشه در
بحران جانشینی در سه دهه اخیر دارد، چه باید کرد آقای شریعتمداری که این معضل پاسخ
درخوری بیابد؟
حسن شریعتمداری ـ مردم در
خیابانهای شعار خودشان را پیدا کردهاند : "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی". به
نظر من آینده از آن ایران است. ما بسیار افق روشنی داریم. ایران به سمت دموکراسی
پیش میرود. از دو پایه سلطنت و روحانیت سیاسی، ایران یکی را سی سال پیش کنار گذاشت
و یکی را هم این روزها دارد کنار می گذارد. و این نظامی که از پس فردا در ایران
مستقر خواهد شد دیگر جمهوری اسلامی نخواهد بود. انقلاب تمام شد. این دیگر یک نظام
کودتایی مبتنی بر اسلحۀ عریان و نیروهای امنیتی است و مبارزۀ با آن بسیار آسانتر و
کلاسیک است و شکلگیری آلترناتیو نیز در مقابل آن آسانتر است برای اینکه مردم بحران
اعتمادی را که این رژیم به دست خود به آن دامن زد چنان عمیق کردهاند که دیگر هیچ
اعتمادی به این نظام نخواهند کرد. حتا از نظر بینالمللی این رژیم جایگاهی در جامعۀ
جهانی نخواهد یافت. زیرا وجود یک رژیم نظامی و امنیتی در ایران همواره خطر
بالقوهای برای کشورهای منطقه و جهان خواهد بود، خاصه اینکه چنین رژیمی در آستانۀ
دستیابی به سلاح اتمی هم باشد. کار اصلی مخالفان از دوشنبه آغاز شده و باید به طور
جدی در فکر یک آلترناتیو در مقابل نظام کودتایی در ایران باشند.
ار اف ای ـ شما آقای داریوش همایون در اینباره
چه فکر می کنید؟
داریوش همایون ـ آن نیروی جایگزینی که آقای
شریعتمداری از آن سخن میگوید الان به صورت یک ائتلاف وسیع در ایرن تشکیل شده است.
یک سر این ائتلاف در درون رژیم است و شخصیتهای قدرتمندی نیز به آن پیوستهاند، یک
سر آن بخشی از روحانیت است که در هر حال نیرویی در جامعه به شمار میرود و احساس
خطر هم کرده است... چون این گروه تازه که در قدرت است هیچ اعتقادی به روحانیت سنتی
ندارد. این گروه تازه به جای خدا و پیغمبر چاه جمکران و امام زمان را گذاشته است و
اصلاً میخواهد حوزههای قم و مشهد را جارو بکند. اما، بخش بزرگتر این ائتلاف خود
مردم هستند. برای نخستین بار مردم نه تنها به طور گسترده و بیسابقه به پا
خاستهاند، بلکه برای امری بسیار پیشرو و کاملاً متضاد با جمهوری اسلامی به
پاخاستهاند. این تحول همزمان شده است با دو چیز : اول با یک جمعیت اکثریتی که زیر
چهل دارد و اصلاً تعلقی به این رژیم ندارد و دوم با یک انقلاب ارتباطی که لااقل از
نظر تئوریک وسیلۀ ارتباط هر ایرانی را با هر ایرانی یا هر کس دیگر در هر جای دنیا
فراهم کرده است. اگر این وسیلۀ ارتباطی بیش از این تقویت شود، آنوقت خواهیم دید که
چه نیروی عظیم اجتماعی علیه این رژیم بسیج خواهد شد. آیندۀ مردم ایران بسیار روشن
است و هر چه این آینده روشن است، آیندۀ رژیم اسلامی رو به تاریکی و ظلمت است.
راديو فرانسه اوت ٢٠٠٩
www.d-homayoun.info