ایران تحمل جنگ با امریکا را نخواهد آورد

مصاحبه با تلاش آنلاین سپتامبر‏‏ ۲۰۰۷

تلاش ـ پس از چند ماهی سکوت بار ديگر حمله بر عليه موضعگيری سال گذشته شما و عبارت معروف در صورت حمله نظامی به ايران نيانديشيدنی‌ها را نيز بايد انديشيد و.. ـ، اوج تازه‌ای گرفته است. با اين که در اين فاصله مبارزه عليه رژيم اسلامی و روشنگری گفتاری و نوشتاری‌تان بر عليه اين آفتی که به جان ملت ايران افتاده است، اگر از همگان بيشتر نبوده، حتماً کمتر نبوده است، پس اين اوج تازه حمله به شما از چيست؟

همايون ـ حملات به مرا نمی‌باید جدی گرفت. از این سخنان بسیار بوده است و باز خواهد بود. یکی دو نفر شایعه‌ای ساخته‌اند و آن را به این و آن می‌گویند. یکی دو نفر هم باور کرده‌اند و ناراحت شده‌اند و واکنش‌هائی نشان داده‌اند. آن یکی دو نفر اصلی به نظرم احتمالا از این سو و آن سو شنیده‌اند که حمله به ایران قطعی است و به شتاب می‌خواهند برای دردست گرفتن اوضاع پس از برهم ریختن جمهوری اسلامی ــ چون اگر حمله‌ای صورت گیرد به قصد فلج کردن کامل رژیم خواهد بود و به هدف‌های اتمی،حتا نظامی، محدود نخواهد ماند ــ دست به کار شوند. من ظاهرا به عنوان مانع عمده سرهم کردن چنان ترتیباتی شناخته شده‌ام. گذشته از این اگر اینهمه امید‌ها را به جنگ بسته‌اند می‌باید مخالفان جنگ را بی‌اعتبار و افکار عمومی را به پذیرفتن و ترجیح دادن راه حل مداخله خارجی برای برطرف کردن مشکل جمهوری اسلامی آماده کرد.

من بنا به عادت، بی‌پرده‌ترین موضعگیری‌ها را کرده‌ام و در بیش از یک مورد و از مدت‌ها پیش اعلام داشته‌ام که در صورت حمله به ایران یا تجزیه کشور موقتا در کنار جمهوری اسلامی قرار خواهم گرفت. در همه زندگی اولویت اصلی من موجودیت ایران بوده است، هر چیز دیگری از جمله خودم پس از آن. سه دهه حکومت اسلامی چیز زیادی از کشور ما نگذاشته است که بتواند تحمل جنگ با امریکا و تحریکات گروه‌های تجزیه طلب را به پشتیبانی کشور‌های بیگانه بیاورد. به این معنی من یک ناسیونالیست هستم که کسانی از آن به طعنه سخن می‌گویند ــ و دلم می‌خواست آنان را نیز در این احساس همراه خود می‌یافتم.


تلاش ـ بيشتر اين حمله‌ها از سوی کسانی است که استراتژی رهبری و الترناتيو‌سازی از خارج را دنبال می‌کنند. آيا رابطه‌ای ميان اين استراتژی و حمله نظامی وجود دارد؟

همايون ـ درست است. اما استراتژی جایگزین‌سازی که با امتیاز دادن به سازمان‌های قومی به هزینه ملت ایران همراه باشد حتا با کوشش برای کشیدن پای شخصیت‌های مشهور و دارای محبوبیت، به شورا‌های رهبری به جائی نمی‌رسد. اساسا اندیشه رهبری از بیرون سترون است. با نیرو و حیثیت شگرفی که جنبش درونی مبارزه با جمهوری اسلامی دارد چنین ادعا‌هائی جز افزودن بر فاصله‌ها نتیجه‌ای نخواهد داشت. ما یاور مبارزه در درون هستیم؛ و این بار مبارزه رهائی و بازسازی ایران زیر سایه یک یا چند تن نخواهد رفت. در حسن‌نیت این سروران تردید ندارم. ولی استراتژی و به ویژه تاکتیک‌های آنان در چند ماهه گذشته تنها فضا را خراب‌تر کرده است. برای اثر گذاشتن بر مبارزه با رژیم آخوندی‌–‌سپاهی می‌باید هر چه می‌توانیم برای بهتر کردن فضای مبارزه بکوشیم. تا کی تاکتیک‌هائی که در پنجاه ساله گذشته شکست را بر سرخوردگی بار کرده است؟

من ارتباطی میان جایگزین‌سازی و حمله نظامی نمی‌بینم. مدت‌های دراز است که بسیاری تصور می‌کنند می‌توان در هزاران کیلومتری ایران قدرتی بوجود آورد که بتواند جای جمهوری اسلامی را بگیرد. بالا گرفتن بحران اتمی جمهوری اسلامی که تنها علت جنگ احتمالی می‌تواند باشد پدیده تازه‌تری است و طبعا انگیزه بیشتری برای جایگزین‌سازی شده است. اشکال در این خواهد بود که جایگزین‌سازی انگیزه‌ای برای توجیه جنگ بشود.


تلاش ـ برخی از فعالين تبعيدی زير نام مستعار ولی با بيانی روشن و آشکار و عده‌ای ديگر با نام خود اما با زبانی پوشيده از حمله نظامی به ايران دفاع می‌کنند. در اين ميان عده گسترده‌تری از تبعيديان ايرانی، حتا در ميان سرآمدان سياسی‌ـ‌فرهنگی در نااميدی خود نسبت به فراهم بودن شرايط اقدامات مؤثر در داخل برای مقابله با حکومت اسلامی و با اوج‌گيری ابعاد سرکوب، به تدريج پذيرای اين حمله به عنوان تنها امکان از سر راه برداشتن رژيم اسلامی می‌شوند. آيا ما به خط پايان توان خود در مبارزه بر عليه حکومت اسلامی رسيده‌ايم؟

همايون ـ کم نبوده‌اند و نیستند آنها که از خودشان نا‌امیدند و نا‌امیدی خود را ضرب در میلیون‌ها ایرانی می‌کنند. جای شگفتی است که تجربه انقلاب اسلامی به این زودی از یاد کسانی رفته است. در آن زمان هم گفتند آن رژيم برود هر چه بیاید بهتر است. حمله نظامی به ایران، حمله‌ای که به خواست آرزومندان، جمهوری اسلامی را درهم شکند، ایران را مسلما در وضعی بد‌تر از آنچه هست خواهد گذاشت. کشور ما از آن حمله کمر راست نخواهد کرد. توجیه‌کنندگان و مدافعان جنگ در بیرون البته قدم رنجه نخواهند فرمود. اما آنان که می‌باید در ویرانه‌های جنگ دنبال آنچه از ایران و از زندگی‌هاشان می‌ماند بگردند بهتر است یکبار دیگر بیندیشند. اگر گوشه‌ای از پیش‌بینی‌های ما که هشدار می‌دهیم درست دربیاید چه؟

موضوع ترجیح دادن جمهوری اسلامی یا مذاکره با آن نیست. موضوع این است که با این گفتن‌ها و نوشتن‌ها نمی‌باید جنگی را که هنوز می‌توان جلوش را گرفت پیش نیندازیم. نمی‌باید سخنانی بگوئیم که شکست خوردگان طرح حمله به عراق را به ماجراجوئی تازه‌ای تشویق کند: "ببینید خود ایرانی‌ها مشتاق حمله امریکا هستند!"

امریکا هنوز در زرادخانه اقتصادی و دیپلماتیک خود سلاح‌هائی دارد که جمهوری اسلامی را وادار به چشم پوشی از برنامه تسلیحات اتمی کند؛ و در جمهوری اسلامی کسی را نمی‌بینم که بخواهد تا جنگ با امریکا پیش برود و بساط فرمانروائی خود را برچیند. خطر در این است که آخوند‌ها و فرماندهان سپاه همچنان خودشان را درباره ناتوانی و گرفتاری امریکا دلخوش کنند. خطر دیگر آن است که داستان چلبی تکرار شود و ایرانیان این تصور را به باز‌های امریکائی بدهند که همان بس که بمب‌های امریکا فرو ریزند و همه چیز در جایش قرار خواهد گرفت. "قانون مرفی" در جنگ از همه جا درست‌تر در می‌آید: هرچه بتواند خراب شود خراب می‌شود.

وضع در ایران خوب نیست، از فشار و سرکوب و قدرت گرفتن روز‌افزون سپاهی‌–‌اطلاعاتی‌ها؛ ولی این دلیل نمی‌شود که مشکلی را که اساسا می‌باید به دست خود ما برطرف شود به بمب‌افکن‌های امریکا واگذاریم و دلیل بیاوریم که اگر امروز بمب معمولی بکار نبرند فردا بمب اتمی خواهد انداخت. این استدلال را حتا از جنگ‌طلب‌ترین نئوکان‌های امریکا نشنیده‌ام.


تلاش ـ يکی از پيامدهای ناگوار تجربه تلخ انقلاب و حکومت اسلامی منزوی شدن ايران در صحنه بين‌المللی و يافتن تک‌سيمای ضديت با غرب و ضديت با آمريکا و اسرائيل بوده است. امروز در پی آموختن از اين تجربه، هر روز به تعداد کسانی که در مواضع ضد اسرائیلی وغرب‌ستيزی و آمريکا‌ستيزی گذشته خود تجديد‌نظر می‌کنند، افزوده می‌شود. اما با توجه به اين که اگر حمله‌ای صورت گيرد، عملاً ـ اگر مخالفتی هم باشد در حرف خواهد بود ـ در پوشش حمايتی کشورهای غربی و به سرکردگی آمريکا و به تشويق اسرائيل صورت خواهد گرفت، نگرانی از درغلطيدن دوباره در دام مواضع ضد غرب و هراس از هم‌سيما شدن با جمهوری اسلامی، تجديد‌نظر کنندگان در برابر خطر حمله را به بلاتکليفی درغلطانده است.

همايون ـ دشمنی کور طیف چپ و مذهبی ایران با امریکا و اسرائیل بزرگ‌ترین عامل ائتلاف شومی بود که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند. ما هر مخالفتی با جنگ و حمله به ایران داشته باشیم نمی‌باید در اردوی ارتجاع و فاشیسم و تروریسم اسلامی قرار گیریم. جنگ با تروریسم اسلامی جنگ ما نیز هست. این جنگی است که نخستین گلوله آن نه در مرکز بازرگانی جهانی نیویورک بلکه در سینما رکس آبادان شلیک شد. شعار‌های ضد امریکائی و ضد اسرائیلی، ما را هم‌آوا با احمدی نژاد‌ها و بن لادن‌ها خواهد کرد و در هیچ شرایطی نمی‌باید به چنان دامی بیفتیم. یک سخن ما با آن کشور‌ها می‌باید همین باشد که کاری نکنید که تنها ملتی که در خاورمیانه و میان مسلمانان دوست شماست به دشمنان بپیوندد.


تلاش ـ آيا راه جدی جلو گيری از هر گونه راه حل نظامی بر عليه ايران از مسير مبارزه با حکومت اسلامی نمی‌گذرد؟

همايون ـ مبارزه با جمهوری اسلامی همواره و مستقل از هر دلیلی لازم است زیرا مشکل ما با آن مشکل وجودی است. سراپای این حکومت و جهان‌بینی با مردمی که می‌خواهند در جهان آدمیان بسربرند در جنگ است. مخالفت با برنامه اتمی رژیم و روشن کردن افکار عمومی که آنها بمب را نه برای ایران ــ که هیچ نیازی به آن ندارد ــ بلکه برای تضمین ماندگاری خود می‌خواهند وظیفه ماست و در جلوگیری از جنگ نیز بی‌اثر نخواهد بود زیرا پشتیبانی مردم از این برنامه آخوند‌ها و فرماندهان سپاه را دلگرم‌تر می‌سازد. شک نیست که تا این رژیم هست هر روز خطر تازه‌ای ایران را تهدید خواهد کرد.


تلاش ـ نگرانی جهان از وجود حکومت اسلامی و تلاش‌های هسته‌ای آن را که بستر اصلی پیگيری «استراتژی جنگ» و توجيه‌گر آن است چقدر بايد جدی گرفت؟ پاسخ نيروهای مخالف جمهوری اسلامی و مخالف حمله نظامی نسبت به اين نگرانی افکار عمومی جهان چه بايد باشد؟ آيا گفتن اين که ما هم با داشتن سلاح اتمی جمهوری اسلامی مخالفيم، رفع نگرانی می‌کند؟

همايون ـ دنیا حق دارد نگران حکومت اسلامی ونقش خرابکارانه آن باشد. ما به سهم خود می‌باید در کنار همه نیرو‌هائی که در پی جلوگیری از ماجراجوئی رژیم هستند باشیم. پشتیبانی از تحریم اقتصادی رژیم ــ که ظاهرا قرار است به سپاه پاسداران نیز گسترش یابد ــ لازم است زیرا کارساز‌ترین جایگزین جنگ نیز بشمار می‌رود. این سخنان که دود تحریم به چشم مردم می‌رود گریز از واقعیت است. زیرا دیگر چه دودی مانده که به چشم مردم برود. با همه تحریم‌ها در دو ساله گذشته ۱٤۰ میلیارد به دست این رژيم مصرف شده است و به زندگی مردم بنگرید. از آن گذشته مگر می‌شود چنین بحران خطرناکی را بی هیچ هزینه‌ای فیصله داد؟ من از سهم شاخه‌های حزب مشروطه ایران در کالیفرنیا در گذراندن لایحه منع سرمایه‌گزاری صندوق باز‌نشستگی کارکنان حکومت محلی آن ایالت در طرح‌های مربوط به جمهوری اسلامی خوشحالم . در هر ایالت دیگر امریگا که چنین ابتکاری صورت گیرد همرزمان ما آنچه بتوانند خواهند کرد.


تلاش ـ هر قدر هم خطر حمله به ايران جدی باشد، ما هنوز در لحظه وقوع حمله نيستيم و جنگی هم درگير نشده است. وظائف اين لحظه را چه می‌دانيد؟ منظور وظائف نيروهای ايرانی است که از يک سو با حل مشکل حکومت اسلامی از طريق جنگ مخالفند و از سوی ديگر ريشه همه بحران را نزد اين رژيم دانسته خواهان خلل و توقف مبارزه بر عليه آن نيستند؟

همايون ـ تشدید مبارزه با رژيم، بطوری که بخش روز افزونی از انرژی آن صرف نگهداری خودش شود از شدت ماجراجوئی‌های خارجی آن خواهد کاست و آن را دربرابر فشار‌ها اسیب‌پذیر‌تر و برای مصالحه در بحران اتمی آماده‌تر خواهد کرد.جنگ به این نزدیکی‌ها نیست و فرصت برای وارد کردن همه گونه فشار بر جمهوری اسلامی هست. برعکس دامن زدن به جریانات انحرافی مانند دشمنی انداختن میان "ملت"‌های ایران با "ملت فارس" و حق تعیین سرنوشت و فدرالیسم زبانی و فراخواندن امریکا به مداخله در ایران و زهراگین کردن فضای مبارزه‌ای که هم اکنون بیش از اندازه زهراگین هست بر اطمینان حکومت اسلامی به بی‌اثری مخالفان و غرور دروغین سران رژیم خواهد افزود و ایرانیان بیدار را از آینده بیمناک خواهد کرد.

یک جبهه ضد جنگ، ضد برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، و ضد تجزیه ایران ــ که مانند دانه‌های زنجیر بهم پیوسته‌اند و برای دفاع از ملت ایران، آن گونه که در فراخوان تازه "تلاش" آمده، اکنون بهترین کاری است که می‌توانیم. خوشوقتم که می‌بینم فراخوان دفاع از ملت ایران بی‌پاسخ نمانده است و کوشش هماهنگ پاره‌ای شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی کمک خواهد کرد که ابرهای تنفر قومی و دروغبافی و جعل تاریخ و زبانشناسی از آسمان یگانگی ملی و مبارزه برای صلح و آزادی پراکنده شود.

 تلاش آنلاین سپتامبر‏‏ ۲۰۰۷
www.d-homayoun.info