مسئله جلوگیری از جنگ است، روابط عمومی نیست

مصاحبه با تلاش آنلاین اکتبر ٢٠٠٩‏‏

تلاش ـ دولت و حاميانش، عليرغم مخالفت‌های مردم و ادامه کشمکش در درون دستگاه حکومت، چنان رفتار می‌کنند که گوئی جای‌شان محکم است و به آن چه خواسته‌اند رسيده‌اند. ارزيابی شما چيست؟
 

همايون ـ در کوتاه‌مدت جای‌شان محکم است به ویژه که در گرماگرم مذاکرات حیاتی با امریکا کسی قایق حکومت را واژگون نخواهد کرد. اما به آنچه می‌خواستند نرسیده‌اند و برایش می‌کوشند. آنها می‌خواهند دست گشاده‌تری بر مخالفان خود داشته باشند ــ آنچه خامنه‌ای نمی‌پذیرد زیرا خودش در برابر قدرتی مهار‌نا‌پذیر برهنه خواهد ماند. در چند ماه آینده همه جیز زیر سایه مذاکرات در ژنو خواهد بود.


تلاش ـ انجام مذاکرات اتمی با گروه دولت‌های ۱+۵ و در حاشيه آن مذاکره مستقيم نماينده ارشد هيئت ايرانی با نماينده آمريکا را برخی چه در ميان طرفداران رژيم و چه مخالفين در عمل به حساب عادی شدن اوضاع و تثبيت رژيم می‌گذارند. آيا چنين برداشتی درست است؟

همايون ـ اگر حکومت احمدی نژاد بتواند در ژنو به توافق رضایت‌بخشی برای مراکز قدرت در رژیم دست یابد می‌باید از بیش از تثبیت رژیم دم زد. باز کردن گره روابط با امریکا یا دست‌کم برطرف کردن فشار اقتصادی و خطر نظامی پیروزی‌هائی هستند که سی سال جناح‌های رژیم بر یکدیگر ناممکن گردانیده‌اند. هنوز هم مسلم نیست با همه سود‌های آشکاری که دارد امثال احمدی نژاد چه اندازه به آن برسند.


تلاش ـ شما پيش از اين، سياست تحريم غرب عليه ايران درمقابله با خطر دستيابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی را درست می‌دانستيد. در اوج‌گيری خطر حمله نظامی به ايران، زمان بوش، در حالی که مذاکرات غيرمستقيمی هم با ايران جريان داشت، آن مذاکرات را «جزئی از استراتژی درگيری نظامی» از سوی دو طرف ارزيابی می‌کرديد. در آن زمان برای جلو گيری از فشار برخی محافل ايرانی و بين‌المللی برای حمله به ايران از تحريم دفاع می‌کرديد. در باره دورِ جديدِ مذاکرات چطور؟ آيا خطر حمله به ايران و همچنين موضوع تحريم با اين مذاکرات منتفی نشده‌اند؟

همايون ـ درگیری نظامی اکنون برای حکومت اوباما نه یک استراتژی بلکه وسیله وارد آوردن فشار است و هیچ کنار گذاشته نشده است. همین چند روز پیش خبر بسیار معنی‌داری از وزارت دفاع امریکا انتشار یافت که چند ده میلیون دلار برای ساختن بمب‌های خارا شکن (ما برای bunker در فارسی معادلی نداریم که با شکن ترکیب شود؛ پناهگاه شکن نازیباست) و سوار کردن آنها بر بمب‌افکن‌های B1 درخواست کرده‌اند.

تحریم از آن نیز گزینه‌ای نزدیک‌تر است و اگر جمهوری اسلامی باز بخواهد وقت بخرد با سختگیری‌های بیشتری روبرو خواهد بود که پایانش ‌جنگ خواهد بود. به سود همه ماست که این بحران با مذاکره پایان یابد. تا آنجا هم که به توافق‌های گسترده‌تر، حتی برقراری روابط بر می‌گردد من هیچ اشکالی نمی‌بینم. مبارزه با رژیم از واشینگتن نمی‌گذرد.


تلاش ـ اصلاح طلبان آغاز مذاکرات مستقيم و قول های همکاری را که از سوی سران حکومت داده شده است، وسيله برخورد به دولت احمدی نژاد نکردند. آیا اگر آنها هم می‌بودند، همين سياست را در پيش می‌گرفتند، يا اين امر مسئله‌ای است که با سرنوشت تمام نظام گره خورده است؟

همايون ـ چنانکه اشاره شد رابطه با امریکا مسئله حیاتی رژیم است و اصلاح طلبان و سران جنبش سبز پیش و بیش از احمدی نژاد می‌خواسته‌اند مذاکرات را آغاز کنند. آنها در برنامه اتمی نیز اختلافی با رئیس جمهوری ندارند.


تلاش ـ کم نيستند هموطنانی از ميان مخالفين سرسخت حکومت اسلامی که از اساس مخالف سياست تحريم اقتصادی به منظور فشار بر حکومت هستند، با اين استدلال که تحريم جز فشار بيشتر بر گرده‌ی مردم و به ويژه قشر‌های کم درآمد جامعه، تأثير ديگری نخواهد داشت. آيا با نگاه به کره شمالی، ميانمار و نزديک به شش دهه تحريم حکومت سوسياليستی کوبا نبايد حق را به مخالفين تحريم داد؟

همايون ـ در اینکه بیشتر فشار تحریم بر مردم به ویژه لایه‌های کم در‌امد‌تر وارد خواهد شد تردید نمی‌توان داشت ولی اگر تحریم‌ها جدی باشد رژیم و سپاه پاسداران نیز بی آسیب سخت بدر نخواهند رفت و انگیزه لازم برای مذاکره خواهند یافت زیرا ــ و این بسیار مهم است ــ بهای برطرف کردن تحریم و کنار آمدن با امریکا در مسئله اصلی برنامه اتمی برای هیچ گروهی در رژیم اسلامی سنگین نیست. از سه کشوری که نام بردید کره شمالی را نه با هیچ حکومت دیگری می‌توان مقایسه کرد و نه اصلا در دنیای ما زندگی می‌کند. در دو کشور دیگر، سران میانمار یا کوبا اگر به امریکا و غرب تسلیم شوند می‌باید از حکومت به زیر آیند. جمهوری اسلامی برای توافق محدود اتمی با امریکا همین بس که راضی به پذیرفتن کمک‌های فنی غرب برای برنامه اتمی صلح‌جویانه باشد و تن به برداشتن تحریم‌ها و پس گرفتن آنچه از پول‌های سپرده ایران مانده است بدهد. مشکل آن مخالفان در جای دیگر است. آنها به بازار داخلی، از مقامات رژیم تا افکار عمومی به تصور خودشان، می‌اندیشند.


تلاش ـ بعضاً گفته می‌شود که افزایش فشارهای مالی مردم ايران را محتاط‌ و به ويژه‌ از دخالت در سياست دور می‌سازد و دست رژيم را در خريدن و وامدار کردن فقير‌ترين قشر‌های جامعه به ياری درآمد نفتی بازتر می‌کند؟

همايون ـ این درست است ولی در موضوع تحریم تا آنجا که به سران رژیم مربوط می‌شود مردم چندان در شمار نمی‌آیند. عمده سود و زیان خودشان است و چنانکه در بالا آمد هزینه یک توافق اتمی بسیار برای‌شان کمتر از تحریم اقتصادی است که هم اکنون نیز با آن آسوده نیستند.


تلاش ـ همچنين در ميانِ مخالفين حکومت اسلامی کم نيستند کسانی که می‌خواهند عادی سازی مناسبات با حکومت اسلامی، به تأمين حقوق و آزادی‌ها در ايران، موکول شود. بسياری می‌خواهند بجای مطرح کردن مثلاً «توقف غنی سازی اورانيوم، پرونده نقض حقوق بشر از سوی حکومت در ايران روی ميز مذاکره گذاشته شود. زمينه‌ی واقعی طرح اين گونه مطالبات و شعارها در حل بحران ميان حکومت اسلامی و غرب و در رأس آنها ايالات متحده آمريکا به چه ميزان است؟

همايون ـ این سخنان شعار است و جنبه رفع تکلیف دارد و در شرایط کنونی که حکومت اسلامی پیوسته به ساختن بمب نزدیک‌تر می‌شود نامربوط است. نخست، مشکل غرب فوری، و گشوده شدن صندوق پاندورای اتمی ایران است نه جنایاتی که مانند‌های آن و بد‌تر از آن هر روز از چین تا کنگو روی می‌دهد؛ و دوم، هیچ دولتی برای رعایت حقوق بشر مردم ایران از همدردی و فشار زبانی بیشتر نخواهد رفت ــ چنانکه با ده‌ها رژیم مانند یا بد‌تر از جمهوری اسلامی می‌کنند. این دوستان سخن دل خود را می‌گویند و انتظار دارند که دیگران منافع ملی خود را فدای دل آنها کنند. باید ببینیم که می‌خواهیم مسئولانه جلو خطر را برای میهن خود بگیریم یا دنبال روابط عمومی هستیم.

به همین ترتیب کسانی که انتظار دارند امریکائیان مثلا به آزاد بودن یا سرعت اینترنت در ایران چنان اهمیتی دهند که سلاح تحریم را برای متوقف کردن برنامه بمب اتمی از دست بنهند متوجه وخامت موضوع نیستند. یک طرف معادله اتمی جنگ است، زمان نیز به تندی می‌گذرد.


تلاش ـ در باره حکومت اسلامی هميشه اين تحليل وجود داشته است که برای فرار از بحران‌های داخلی و کشاندن مردم ايران ــ با بهره‌گيری از روحيه قوی ميهن‌دوستی ملت ــ به پشت سر خود دست به بحران‌آفرينی در سطح بين‌المللی می‌زند. خود شما همواره گفته‌ايد؛ هيچ چيز بيشتر از خطر تهديد تماميت و يکپارچگی ملت و کشور، به مبارزات دمکراتيک ما عليه رژيم صدمه وارد نمی‌کند. با استناد به چنين نظراتی آيا نمی‌توان گفت که کاهش بحران بيرونی به خودی خود دست آزاديخواهان داخل را در مبارزه با رژيم بازتر می‌کند؟

همايون ـ همین طور است. مسئله یکپارچگی یا تمامیت ایران برای بسیاری شاید اکثریتی از مخالفان جدی حتی وجودی رژیم اسلامی چنان اهمیتی دارد که هر موضوع دیگری را زیر سایه می‌برد. از آن سو در گروه‌های به اصطلاح هویت طلب همان‌گونه که در جنبش سبز می‌بینیم، مبارزه با رژیم اهمیتی ندارد. آنها در رویداد‌های پس از بیست و دو خرداد عملا کناری ایستادند. اکنون اگر خطر خارجی برطرف شود مبارزان بی ‌اعتنا به آنها که مسئله ایران برای‌شان اهمیتی ندارد می‌توانند همه نیروی خود را صرف آزادی مردم ایران از هر قوم و مذهب کنند.

با این‌همه نمی‌باید پنداشت که رژیم برای کشاندن مردم به پشت سر خود حتما در موضوع اختلاف بر سر برنامه اتمی با امریکا ادامه بحران را ترجیح خواهد داد. هر موفقیتی در این بحران به سود رژیم تمام خواهد شد و دست آن را نیرومند‌تر خواهد کرد.


تلاش ـ آيا اساساً چشم دوختن به بيرون برای پيش‌بردن امر درون درست است؟ آيا اگر مردمی در شکست دادن رژيم استبدادی و ضد مردمی خود توانا باشند، دير يا زود جهانيان در مقابل چنين مردمی سرفرود نخواهند آورد؟

همايون ـ ما خودمان اعتراض می‌کنیم که چرا جمهوری اسلامی ایران ما را فدای لبنان و غزه و ونزوئلا می‌کند (این فهرست دراز تر می‌شود) و آنگاه انتظار داریم دیگران منافع استراتژیک و اقتصادی خود را فدای حقوق ما کنند. سیاست واقع‌گرایانه از هر کس آنچه را که به سود معقول اوست در نظر می‌گیرد. به سود جهان غرب است که حکومت ایران ــ هر حکومتی که بر قلمرو کشور تسلط دارد ــ ماجراجوئی را کنار بگذارد و نفت و گاز هر چه بیشتر بفروشد و کالا‌ها و خدمات هر چه بیشتر وارد کند. آنچه حکومت با مردم ایران می‌کند مسلما همدردی و پشتیبانی را در محافل معین و به درجات معین بر‌می‌انگیزد ولی تا حدی که به منافع ملی بر‌نخورد ــ می‌توانند به روسیه و چین تا عربستان سعودی بنگرند.

تحریم کمر‌شکن جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق بشر و پشتیبانی از مبارزه مردم ایران خیال‌بافی است. امریکائیان در موضوع بسیار حاد‌تر اتمی شدن رژیمی مانند جمهوری اسلامی نتوانسته‌اند چنان تحریمی را عملی سازند. انتظار اینکه با تحریم اقتصادی و دیپلماتیک، رژیم سرنگون شود و آنگاه بحران اتمی نیز فیصله یابد از آن هم خیال‌پردازانه‌تر است. موثر‌ترین تحریم‌ها بر ضد افریقای جنوبی آپارتاید بود که ۱۷ سال کشید تا به نتیجه رسید و افریقای جنوبی دور افتاده از مهم‌ترین صادر کنندگان نفت و گاز در در حساس‌ترین منطقه جهان نبود. این "راه حل" ها همان‌گونه که گفته شد رفع تکلیف است نه چاره‌جوئی برای مهم‌ترین مسئله ملی ما در شرایط کنونی.

چنانکه ۲۲ خرداد نشان داد هر حرکت مردم ایران از پشتیبانی افکار عمومی جهانی بر‌خوردار خواهد شد و از این جبهه نمی‌باید غافل بود ولی این جبهه‌ای فرعی است و همان‌گونه که اشاره کردید اصل خود ما هستیم.

 تلاش آنلاین اکتبر ٢٠٠٩‏‏
www.d-homayoun.info